۱۳۹۰ دی ۱, پنجشنبه

لقمه حرام و مادر بزرگ من !

von Nader Hedaiat, Donnerstag, 22. Dezember 2011 um 20:54
" لقمه حرام"  سر بردار حسین همدانی یکی اینکه معتقد است که در بسیج کمیل گفته است که"آفت جامعه ما لقمه حرام است  که اثر بسیار مخربی دارد وخانواده ها باید کنترل کنند که لقمه حرام وارد خانه هایشان نشود ". البته این سر بر دار نگفته است که بالاخره این "لقمه حرام "چیست ؟در این مورد با مادر بزرگم مصاحبه ای کردم که در زیر میخوانید.



تلفنی به مادر بزرگم زدم که در این نوع سخنان آخوندها خبره  است و به او این جمله را گفتم و ازش خواستم که تفسیر خودش را در مورد این "لقمه حرامی "بدهد :
او گفت :خانواده ها باید مواظب باشند برای اینکه "لقمه حرام "به خانه اشان نیاید اول - از هر مسجدی که هرآ خوند حکومتی در ان نماز میخوانند هرگز وارد نشوند و هرگز خرما نذر شده در آنجا را نخورند
- در هیچگونه مراسم حج ، بسیجی وسپاه شرکت نکنند و از انها حقوق دریافت نکنند
- از وارد شدن به دستگاه پلیس و امنیت آنها خود داری کنند
- از کار کردن در ادارات زورگو خود داری نمایند
-در منزل هیچ آخوندی اگر دعوت شدند نروند و غذایی تناول ننمایند
- هیچگاه رئیس جمهور و رهبر و  وزیر و وکیل مجلس نشوند
-در ارتش این رژیم وارد نشوند وحقوقی از ان دریافت نکنند
که من در حرفش پریدم
مادر بزرگ یعنی منظور این آقا همین بود؟ آره مادرم ! مادر بزرگ اجازه میدهی دوباره عکس معروفت را برای این آ قا هم بگذارم .
مادر بزرگ :آره حتما
مادر بزرگ زمان شاه چطوری بود منظورم همین حلال و حرام لقمگی ؟
مادر بزرگ ، فرق نمیکرد حکم امروز ودیروز ندارد
مادر بزرگ جان اگر کسی ا خوند بشود و در حوضه برود چی ؟
مادر بزرگ :ان نان حتما حلال است !!!!!!! وشرو ع میکند به قاه قاه خندیدن و میگوید از چه زمانی نا ن جهل گویی نان ولقمه حلال است ؟
مادر بالاخره من نفهمیدم که این سر بدار چی منظورش از "لقمه حرام "بوده است .
مادر بزرگ :منظور مرا برعکس کن میشود منظور او
اوک مادر من باید بروم
مادر بزرگ :به سلامت مادر جان دوباره سوالی داشتی حتما زنگ بزن
مرسی مادر بزرگ خیلی باحالی  .
· · · Teilen · Löschen


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر