۱۳۹۰ دی ۶, سه‌شنبه

محکوم به جنگجویی، جنگ با ایران نزدیک نزدیکتر میشود : دلائل :دلار ضعیف و اروپای گرسنه نفت وگاز


آمریکا و اروپا در چند میلی متری حمله به ایران قرار دارند. عواقب این چنین مساله ای وحشتناک است . بطوریکه روسیه و چین درمقابل حملات تجاوزکارانه ناتو در این اواخر بوده اند احتمال این کم به نظر میرسد که در صورت لشگرکشی به ایران عکس العملی  را که باید نشان دهند. از طرف دیگر این گونه به نظر میرسد که اروپاو آمریکا چاره ای دیگر بجز یک حمله ریسک آ ور را ندارند.
داستان از زمانی درواقع شروع شد که در سال هزار ونهصد وهفتاد ویک نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا رابطه پشتوانه طلای ذخیره شده و دلار را برداشت. بااین تغییر دلار تبدیل به یک ارز سخت اما ویژوال شد و این تازمانی که آمریکا در تولید کالاهای مصرفی پیشتاز بودند  تناقضی ایجاد نمیکرد به معنی دیگر تا زمانی که صادرات آمریکا بیش از واردات بود مشگلی وجود نداشت تا   دهه های هشتاد ونود که بیشتر و  بیشتر علاقه سرمایه گذاری اروپایی و آمریکایی در بازار مالی شدت پیدا نمود ، بورس لندن سودهای بی نظیری را ایجاد میکرد و همچنین وال استریت . و علاقه آمریکاییها از تولید به بازار بورس متوجه شده بود . و با این وضع نیز یک سرنوشت سیاه در پیش بود.
چون  دلار پشتوانه طلا نداشته  بمرور موقعیت خود را به عنوان ارز مبادلاتی نفت و گاز از دست میداد . و آمریکاییها تصمیم گرفتند که دلار را با قدرت نظامی جبران کنند و به روند آن کمک کنند. به عبارت دیگر ، جهان را با سلاح زور  برروی شقیقه  مجبور کنند که ارز انها را به عنوان ارزش قبول نمایند



.
و راه چاره دیگر نداشتند که سرمایه گذاران را به باور برسانند که به آمریکا برای پشتوانه کالایی در ارز انها تصمین دهند. البته این استدلال و بخشی از سرمایه گذاران تمامی کشورها را این گونه باج خواهی در واقع قانع کرده بود. و آمریکا بدین شکل از قدرت نظامی خود برای قدرت ا رزی خود استفاده کرده ومیکنند. امریکا برای بودجه "دفاعی "بگوییم بهتر "تجاوزات "خود در سال جاری یک وسه تریلیون دلار یعنی به اندازه تمامی کشورهای صنعتی پیشرفته باضافه چین وروسیه هزینه کرده اند و این البته بخشهای محرمانه بودجه را برای عملیات خاص در بر نمیگیرد مانند سیا و امنیت ... چون دلار نه از نظر دلاری ونه از نظر اقتصادی واقعی -یعنی تولید ، پشتوانه واقعی ندارد بایستی که به سلاح دست ببرند ودر واقع از روحیه کابوی خود برای بانک زنی از کشورهای دیگر روی بیاورند . و برای این کار قدر ت نظامی خودرا به رخ جهان بکشانند. سالهاست که بانک مرکزی آمریکا مانند کاغذ توالت دلارهایی را چاپ میکند که پشتوانه ای ندارند وتنها پشتوانه اش زورگویی نظامی به جهان وباج خواهی آنهاست وبس .
بعضا با این روند کشورهایی شروع نمودند که تکیه خود را برای مبادله ارزی دیگر به دلار رها کنند . این شروع را صدام حسین برقرار کرد واعلام کرد که تجارت خود را بر مبنای دلار دیگر انجام نخواهد داد . البته عکس العمل آمریکا یک عکس العمل با یک برنامه کامل بود . بعد از صدام این قذافی بود که این روند ارزی را پیش روی برنامه های خود قرار داد که رهبری ارزی دلار را از کورس وروند تجاری خودخارج کند  و اعلام یک ارز آلترناتیو  آفریقایی را به عنوان یک ایده درمقابل دلار علم کند وعکس العمل اروپاو امریکا در این بین دیگر مشخص است و کشوردیگری که اکنون درمقابل این اجبار ارزی قد علم کرده است ایران میباشد و بودجه کشوری ان چند برابر عراق و لیبی میباشد . درکنار درآمدهای نفتی وگازی دارای محدوده های صنعتی پیشرفته و همچنین منابع زیر زمینی مانند آهن ، مس و سرب ، روی وکروم و منگنز میباشد. منافع ارزی دلار را در تمامی این بخش ها از دست دادن ، باعث رنج ودرد امریکاییها بطور ویژه شده ومیشود ، بیشتر از انچه که به آن اعتراف کنند.
در سال دوهزاروهفت ایران نیز هشتاد و پنج درصد معاملات خودرا با دلار انجام نداده است. ستونهای دفاعی آمریکا شروع به لرزش کرده ودر سال ودهزار ونه یک هیئت ژاپنی در تهران توقف کرده و به توافق رسیدند که خرید نفت را دیگر ژاپنی ها با ارز دلار معامله نکنند . همچنین با ترکیه به چنین توافقاتی دست یافته شد . البته به این روند کشورهایی مانند ونزوئلا نیز پیوستند ...............................................یک علت دیگر حمله به ایران احتمالا در وابستگی نفتی وگازی اروپا به روسیه میباشد . برای این که این را تغییر دهند ، یک طرحی بنام خط لوله نا بوکو بنا شد که اروپا را از گاز ونفت روسیه مستقل نماید. بین سی تا چهل درصد نفت و گاز پشتوانه اش درواقع ا ز روسیه میباشد واین وابستگی نیز روزبروز شدت میابد. البته کنسرنهای نفتی وگازی غربی این نگرانی را دارندکه اروپا بیشتر وبیشتر رو به سوی شرق برای نیاز های سوختی خود اورده است وبرای همین این کنسرنها یک طرح لوله کشی نفتی بزرگ را بوسیله بریتیش پترولیوم  خطی  از اسیای مرکزی بویژه گاز دریای خزر به اروپا از روی دریای سیاه را در طرح عملی خود دارد.
قرار دادها تماما بسته شده است و بیشتر کشورهای مانند قزاقستان و قرقیزستان تجارت خود را با روسیه و چین میکنند. و تنها الترناتیو خوب دراین میان تجارت نفتی ایران و عراق میباشد . در عراق این روزها دارد این کار انجام میشود وقرار دادها درواقع بسته میشود وهر شرکت وکنسرتی بخشی از این کیک را به خو د ا ختصاص میدهد. و آنچه که باقی میماند ایران میباشد . یوشکا فیشر وزیر امورخارجه سابق المان و سبز پاسیویست سابق با حقوق سالیانه پانصد هزار یورو در خدمت طرح نابوکو تلاش دارد که در ایران انقلابی ایجاد کند ، مشابه   انقلاب مخملی در گرجستان ، یا انقلاب نارنجی در اکرائین ویا انقلاب گل لاله در قرقیزستان 
ضعف دلار ازیک طرف و گرسنگی اروپا برای گاز و نفت دوفاکتوری میباشند که خطر جنگ با ایران را نزدیکتر ونزدیکتر میسازد، ویا بخشی ازیک کل دیگر برای شروع یک جنگ تشکیل میدهند. در حالیکه اروپاییها درجهت کارگزاری یک دولت عروسکی در ایران میباشند ، که بتوانند منابع نفتی وگازی را غارت کنند ، آمریکاییها درپی نابودی کامل ایران میباشند، تا رقبای اروپایی را در این راه ضعیف تر سازند . هرچه که باشد این طور به نظر میرسد که جنگ علیه ایران روبروز غیر قابل اجنتناب ناپذیر میشود. ماشین تبلیغاتی سالهاست که در بالاترین شدت خود در کار میباشد و ایران را به صورت یک اهریمن بطور غیر مسئولانه ای درجهت سیاستهایشان بارز نمایند، بدین صورت که هرچه بیشتر وبیشتر برنامه اتمی ایران را و آنرا یک خطر بزرگ نمایش دهند هرچند که در سال دوهزار وهفت شانزده سرویس مخفی امریکا این را تایید کردند که در ایران برنامه ساخت بمب اتمی را در پیش ندارد. هرچند که امریکا در عراق به دام افتادند ، راه چاره ای دیگر ندارند که ماجراجویی دیگری را شروع نمایند وبدین شکل نیز یک ریسک برخورد نظامی با روسیه و چین را بخرند که باعث نابودی کامل کره زمین شود . هنوز دیر نیست که اقدام نمود ودرجهت یک راه حل کوشا بود
گزارش و ترجمه :ن. هدایت
برگرفته از منابع مختلف چپ در  اینترنت .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر