۱۳۹۱ خرداد ۷, یکشنبه

آیا حرکت های ضد مذهبی کمکی به جنبش مردمی میکند؟


این روزها باز با مساله فتوای چند آخوند مرتجع عقب افتاده علیه نجفی قرآن خوان قدیم و رپ خوان جدید و بقول خودش در اشپیگل المان شماره بیست وهفتم مه "سوسیال دمکرات آنارشیست" باز موضوع ضد مذهب و  عصیان ضد مذهب مطرح شده است . ولی ایا چنین حرکاتی به جنبش مردمی کمکی میکند؟
باید دید که چه کسی باید انقلاب کند تا رژیم سرکوبگر اسلامی را سرنگون کند . این توده های مردم هستند که بایستی رژیم اسلامی را سرنگون کنند. ولی این رژیم سرتاپای خود را با مذهب و اسلام گرایی آرایش داده است که البته این روزها دیگر کسی آنها را باور ندا رد. توده های زحمتکش در زندگی روزانه ستم وناعدالتی این اسلام گرایان را با گوشت و پوست خود احساس میکنند . پس مشگل توده ها چیست ؟مذهبی ا ست که رژیم به آن چنگ میزند و یا باور خودشان است ؟آیا آنها باور خود را کنار میزنند ؟ به سختی میتوان تصور کرد که توده ها باورهای مذهبی خود را به یکباره کنار زده و به سوی سرنگونی رژیم به پیش بروند و کسانی که این مساله را صرفا زیرپایه فرهنگی برایش قائل میشوند اشتباهشان در همین نقطه است . آخوند های حاکم را کسی باور ندارد و اسلام گرایی آنها را نیز اکثریت توده ها باور ندارند .



حال فرض کنیم که حرکت های ضد مذهبی که باورهای مردم را به مبارزه میطلبد آیا مردم را به فکر وا میدارد ویا باعث میشود که آخوندها اولا جنجال بپا کنند و مردم را سرشان را گرم کنند و مدتی دسته های چاقو کش خود را به خیابانها بفرستند و وا دینا بکنند ومدتی نیز سر مردم را به ان گرم کنند. 
واز طرف دیگر مدیای غربی نیز خوراک خود را در جنگ فرهنگی راسیستی پیدا میکنند و امثالهم را بزرگ میکنند و به آن دا من میزنند و فناتیک اسلامی را علتی بر جنگ تمدنهای  مینمایند که پیش فرض های تبلیغاتی جنگ های امپریالیستی است .
یعنی در این بین این باور توده ها نیست که در اثر هیستری ضد مذهبی از بین میرود ویا زیر پایش سست میشود بلکه باعث میشود که توده ها را بیشتر وبیشتر به سوی ملاها سوق دهد و ملاها نیز از جنجال های ضد مذهبی استفاده کرده و آنرا دامن بزنند و هرروز از یک ایت الله حکم بگیرند .
روشنفکر ویا هنر باید چهره فریب سرکوبگر و بی عدالت و ضد مهر حاکمان را نشانه گبذئ  ونه باورهای مردمی که آخوند بر ان خیمه زده است باید پایه های این خیمه را با چهره فریبکار ی رو کرد. مذهب وباور توده ها در روند مبارزات برای آزادی وسوسیالیسم است که روز بروز ضعیف تر میشود ونه با چند آهنگ رپ که تنها یک عصیان است ویا نشان دا دن چند نقطه بدن یک زن . این ها عصیانهای کور است که درجهت هدف مبارزات مردمی نیست بلکه عقده خالی کردن است وربطی به مبارزه ندارد .یک عصیان ، یک عصبانیت علیه سیستم اسلامی است که خود را مقدس جلوه میدهد و چهره فریبکار دارد وآخوند هم از قدیم دین داری اش معروف به دروغ گویی وفریب بوده است وزهد طلبی اش یک فریب است . پس باید بین عصیان یک شخص و هیستری فردی را با مبارزه سازما ن یافته وباهدف اشتباه نگرفت. این عصیانها تنها عصیانب است کور وآنارشیستی  که باعث جنجال در رسانه های رژیم و غربی و امپریالیستی میشود که از ان در جنگ تبلیغاتی مورد استفاده قرار دهند و نان وآبی هم برای امثال گلشیفته و نجفی وسلمان رشدی ها بشود ونتیجه عملی اش برا ی مبارزه توده های زحمتکش زیان آ ور است. تنها احزاب ارتجاعی هوچی گر سیاسی وافراد هوچی گر به بن بست رسیده میتوانند به این عصیان جنجالی دامن بزنند که بنام "اپوزیسیون "چند صباحی برای سر تیترهای سایت های خبری خود ویا شعارهای خود سوس لازم را داشته باشند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر