اكنون كه آخرین روزهای حیات اشرف فرا رسیده
و این «دژ مستحكم» و «قلب طپنده انقلاب ایران» دارد آخرین روزهای عمرش
را سپری می كند، از دست هیچكس هم كاری ساخته نیست، «رهبر مقاومت» هم نیز
همانند ده سال اخیر و همانند همه سرفصلها در گوشه ای خزیده و فقط
دورادور و آنهم بصورت تلفنی حرفهای همیشگی اش را نشخوار میكند...

«رژیم ملایان اعلام کرد حجم مبادلات دو کشور در سال
۱۳۹۰ با ۵۰ درصد افزایش نسبت به سال قبل از آن به ۷/۹ میلیارد دلار
رسیده و امسال به ۱۲ میلیارد دلار می رسد.»
از دست داد و جام زهر را سر كشید.
در انتهای اطلاعیه هم رجوی خواسته هایش از شورای امنیت سازمان
ملل و كوپلر و مالكی و رئیس جمهور آمریكا و رئیس جمهور آینده فرانسه و
الی آخر را خواسته است، چهارتای این خواسته ها كه همچنان به آب و فاضلاب
لیبرتی می پردازد دو تای آن را كه ملاحظه كنید:
ـ باقی ماندن نفرات لازم و کافی در اشرف همچنانکه
نماینده ویژه دبیرکل توافق کرده بود، برای نگهداری و حفاظت از اموال و
مالکیتها تا زمان حل و فصل این موضوع.
محور اول كه برای بهم نخوردن ساختار فرقه ای است و میخواهد
لیبرتی را هم مثل اشرف تبدیل به یك محیط بسته كند تا كسی وارد آن نشود و
بتواند شاید چند سالی دوباره این اسیران مفلوك را نگه دارد. و اما محور
دوم برای نگه داشتن «قلب طپنده انقلاب» ایران است حالا این نفرات «لازم
و كافی» چقدر باشند؟ مثلا 1200 نفر، «زمان حل و فصل این موضوع» چه مدت
است؟ شاید چند سال و شاید هم تا آخر عمر.
البته بگذریم كه دیگر آن سبو بشكست و آن پیمانه بریخت دیگر
سالهاست كه «قلب طپنده انقلاب نوین ایران» از كار افتاده تا الان هم كه
نفسی می كشیده بخاطر ریكاوریهای متعدد و مجموعه دستگاههای تنفسی است كه
به آن وصل بوده، است. دیگر اشرف تمام شد و رجوی هم هیچ كاری نمی تواند
بكند جز اینكه در لیبرتی بنشیند و منتظر باشد كه چه موقع خانم كلینتون
دست كرامتی برایش دراز كند.
راستی انقلابیونی كه در بدو تاسیس شعارشان «مرگ بر
امپریالیست» بود و هرگونه مصالحه با امپریالیست را خیانت به خلق می
دانستند و وظیفه انقلابی شان را كشتن ایادی امپریالیست می دانستند اكنون
به چه روزی افتاده اند كه محتاج نیم نگاهی از وزیر خارجه آمریكا هستند.
آیا این خیانت به اصول و عقاید سازمانی نیست؟ مگر كتاب شناخت كه اصلی
ترین و پایه ای ترین كتاب ایدئولوژیك سازمان است و بقول مریم رجوی،
مسعود بعنوان یكی از اصلی ترین اعضای گروهی ایدئولوژی سازمان آنرا به
رشته تحریر در آورده است به صراحت ننوشته است كه، در هیچ زمانی و هیچ
مكانی بین و خلق و امپریالیست هیچ مصالحه ای صورت نخواهد گرفت و اگر هم
چنین شد اپورتونیسم راست می باشد؟
قضاوت این امر باشد برای آیندگان...
24 آوریل 2012
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر