۱۳۹۰ بهمن ۳۰, یکشنبه

شایعات حول محور اینکه چرا رجوی مایل به ترک اشرف نیست؟

شایعات یک حرف است و استراتژی سیاسی مجاهدین یک حرف دیگر . استراتزی مجاهدین از نظر سیاسی گره زدن سرنوشت خود به یک درگیری نظامی بین رژیم ایران و آمریکا واسرائیل  از زمان سقوط صدام بوده است و در رویاهایش نیز "شب قدر " ی مانند لیبی برای "ارتش آزادی بخش "خود میدیده است وهنوز میبیند. عموما برای رهبرانی که به کیش شخصیت دچار میباشند یک شکست عملی سخت میباشد و همچنین مرگ رویاهای خود را بسختی در تاریخ هضم نموده اند . 
 
 
مثلا هیتلر در حالیکه ارتش سرخ درپشت پناهگاهی بود که درآن مستقر شده بود هنوز نقشه وطرح جنگی برای ادامه گسترش قدرت خود را در پیش روی گذارده بود و طرحریزی میکرد و وابستگان عالی مقام او هم علی رغم واقعیت هایی که میدانستند به این بازی ادامه میدادندتا خود کشی جمعی که پیش آمد وحتی در این رابطه حتی فرزندان خود را نیز کشتند. حال رجوی هم به همان مالیخولیای بسیاری از رهبرانی که دچار کیش شخصیت دچار میباشند ، هست و نمیتواند آن "عظمت "را که در ذهن خود ترسیم کرده بوده است را پاک نماید و پایان آن را ببیند که "مریم مهر تابان را به تهران ببرد " و "در میدان آ زادی "رژه بروند!آری مرگ آرزوهای رجوی برایش سخت است و در همین رابطه نیز میباشد که رجوی در واقع علی رغم نیم نگاهش به بازی قدرت در منطقه به طمع اینکه او هم به بازی گرفته شود ولی قبول واقعیت ها برایش سخت و مرگ زا میباشد و اینکه در این راه نیز افراد قربانی کند نیز بسیار محتمل است همانطور که در گذشته کرده است و امروز از همان خط قرمزهایش عقب نشینی کرد که دهها نفر را برای آن به کشتن داد همان که اشرف را بهیچ روی ترک نمیکند .اما از طرف دیگر جدا شدگان مجاهدین احتمالاتی را میدهند که میتواند براساس شایعات باشدو حدسیات وهم البته واقعیات وچون کسی نمیتواند تا روز واقعی بروز حقایق آنرا بررسی کند پس میتوان گفت حدسیات و شایعات است که در زیر میخوانید


تا جائی که اطلاعات بدست آمده از درون پادگان فرقه ای اشرف برما معلوم میسازد، جواب این سؤال را میتوان در موارد و موضوعات زیر جستجو کرد:

1. زندان و زندانیان: یک واقعیت انکارناپذیر در اشرف وجود ناراضیانی است که قبل از اینکه فرصت فرار پیدا کنند به زندانهای داخل پادگان افتاده اند. برخی از این افراد در حبس های انفرادی هستند و هیچگونه ارتباطی با حتی دنیای درون پادگان ندارند. رجوی می بایست قبل از ترک کامل اشرف تکلیف این افراد را مشخص کند چرا که آزاد شدن آنان به معنی برملا شدن بسیاری وقایع است که برای رجوی به لحاظ استراتژیک گران تمام میشود. در میان این افراد اعضای قدیمی و سرشناس کم نیستند که فعلا بهتر است نامی از آنان برده نشود. رجوی بارها بطور علنی در برابر همگان اعلام کرده است که هیچ یک از این ناراضیان و جداشدگان (بریده مزدور خائن به زعم رجوی) نباید زنده از اشرف خارج شوند. آیا رجوی دارد وقت تلف میکند تا بتواند ابتدا به حساب این افراد برسد و موقعیتی بوجود بیاورد تا بلکه خون آنها را به گردن عراقی ها انداخته و سوء استفاده دوجانبه نماید؟ بهرحال قدر مسلم اینست که جان این عده قویا درخطر است.

2. فرار نیروها: جابجا شدن از اشرف به معنی خروج از دروازه های آن، برای برخی بعد از بیش از دو دهه، است. فرقه رجوی امنیت نیروها را در هنگام جابجائی بهانه میکند حال آنکه وحشت او استفاده از فرصت بدست آمده توسط برخی از نیروها و فرار و پیوستن آنان به خانواده هاست که دو سال است حی و حاضر در دروازه اشرف به انتظار نشسته و یک نفس عزیزان خود را صدا کرده اند. رجوی میخواهد در فرصت بدست آمده بازهم نیروهای خود را تست کند تا اگر کسانی پتانسیل فرار دارند در هنگام جابجائی مراقبت های لازم را به عمل آورد یا قبل از آن تمهیداتی بیندیشد.

3. گورهای دستجمعی: وقتی در روز 8 آوریل 2011 نیروهای عراقی بخشی از شمال پادگان اشرف را تصرف کردند، در جستجوهائی که بعمل آوردند، یک گور دستجمعی پیدا کردند که گمان قوی این بود که اسرای کویتی باشند که در داخل اشرف نگهداری میشدند که نهایتا هم سربه نیست شده و در همانجا به صورت جمعی دفن گردیدند. وجود یک گور دستجمعی سؤالات بسیاری را مطرح میکرد و جا داشت مابقی پادگان هم مورد تجسس قرار گیرد که البته برخی با اعمال نفوذه های خود مانع از آن شدند. بعید نیست که از این قبیل گورها، چه مربوط به اعضای فرقه و چه مربوط به مخالفین صدام حسین، هنوز هم در اشرف باشند و شاید رجوی دارد تلاش میکند که تا حد ممکن وقت تلف کند تا تکلیف این گورها را هم روشن نماید. همچنین اطلاعاتی مبنی بر کشتن و دفن کردن افراد ناراضی در داخل اشرف بدست آمده است که در صورت دسترسی به پادگان قابل کشف و نشان دادن هستند.

4. مخفی کردن سلاح و مهمات: بسیاری از کسانی که توانسته اند از اشرف فرار کنند تأیید کرده اند که فرقه مقادیر زیادی سلاح و مهمات در درون پادگان پنهان کرده است که در صورت جابجا شدن لو میروند. نیروهای عراقی افرادی که از اشرف به لیبرتی میروند را به دقت مورد بازرسی قرار میدهند که کاملا در انجام این کار محق هستند و هر دولت دیگری نسبت به یک فرقه تروریستی با سوابق سازمان مجاهدین خلق همین ملاحظات را انجام میداد. گزارشاتی هم مبنی بر پنهان شدن سلاح های کشتار جمعی صدام حسین در داخل پادگان در گذشته داده شده اند.

5. مخفی کردن سران رژیم گذشته: شواهد بسیاری در دست است که نشان میدهد برخی از صدامی ها بعد از سرنگون شدن دیکتاتور معدوم در داخل پادگان اشرف پناه داده شدند و از آنجا به هدایت اعمال تروریستی و خرابکارانه در داخل عراق مشغول بودند. رفت و آمد مستمر و حفاظت شده سازمان مجاهدین خلق در زیر چتر حمایتی نیروهای آمریکائی این امکان را فراهم میکرد تا ارتباط مستقیمی بین بقایای رژیم گذشته عراق در داخل اشرف و همچنین در کشور اردن (عزت ابراهیم، دختران صدام، و غیره) برقرار شود. آیا این عده خواهند توانست در پوش نیروهای سازمان مجاهدین خلق از دید نیروهای عراقی مخفی بمانند؟

6. مخفی بودن شخص رجوی: یک احتمال وجود دارد که رجوی در سنگرهای زیرزمینی ضد اتمی داخل اشرف که در زمان صدام حسین ساخته شده اند پنهان باشد که با خروج تمامی نیروها از اشرف و وارد شدن نیروهای عراقی مجبور به خارج شدن از آن خواهد بود.

7. تأثیرات روانی: برکسی پوشیده نیست که خارج شدن از اشرف که ظرف استراتژیک (ارتش آزادیبخش ملی) و ظرف ایدئولوژیک (انقلاب ایدئولوژیک و عملیات جاری) سازمان بوده است تأثیرات روانی خاص خود را بر نیروها خواهد گذاشت و روند جدائی آنان از فرقه را سرعت خواهد بخشید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر