:
مردمک:نعيمه دوستدار:بيخانمانها در ايران وضع خوبی ندارند و وضع زنان
بيخانمان بدتر است. آمارشان در حال افزايش است اما فکری برای آنها نشده
است.
طبق گزارشی که در ايران منتشر شده، تناسب آماری بين مردان و زنان بيخانمان در حال تغيير است و بررسی آمار افراد بيسرپرست جمعآوريشده در شهر تهران، نشان ميدهد امسال زنان بيشتری بيخانمان شدهاند.
رضا جاگيري، معاون سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران گفته است: «درباره اينکه تعداد دقيق بيخانمانهای پايتخت چقدر است آمار دقيقی نميتوان داد، چون اين اعداد و ارقام متغير است و در فصول مختلف، در شهری همچون تهران شناور است.»
هماکنون در هر شبانهروز، سازمان رفاه و خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران، به ۱۶۰۰ بيخانمان خدماترسانی ميکند که به گفته معاون اين سازمان، ۷۰ تا ۷۵ درصد آنها را معتادان پرخطر تشکيل ميدهند.
امسال، تعداد واحدهای گشتی جمعآوری افراد بيخانمان را ۵۰درصد بيشتر کردهاند؛ به همين دليل، تعداد دستگيريها هم بيشتر شده و آمار زنان بيخانمان بيشتر به نظر رسيده است. اعتياد و افزايش مهاجرت بيخانمانها از شهرستانها هم دلايل ديگر بالارفتن اين آمار است. شرايط آب و هوا هم موجب تغيير تعداد بيخانمانها ميشود.
با شروع فصل پاييز و زمستان، ورود افراد به گرمخانهها ۲۰ تا ۳۰درصد افزايش مييابد. بيش از ۹۰درصد آنها افرادی هستند که داوطلبانه به گرمخانهها مراجعه ميکنند. اگر در بررسيهای اوليه معلوم شود اين افراد اعتياد دارند، به مراکز ترک اعتياد معرفی ميشوند و شهرداری بخش قابل توجهی از هزينهشان را ميپردازد. افرادی هم که نياز به اقامت تمام وقت داشته باشند به سامانسراها منتقل ميشوند.
زنها را تا وقتی تکليفشان مشخص شود، از مرکز اسلامشهر به مرکز لويزان منتقل ميکنند. يک مامور نيروی انتظامي، مدير کشيک و شاهدان صورت جلسه ميکنند. وسايلشان را بررسی ميکنند، چيزهايی را که خطرناک نباشند برميگردانند و بقيه را نابود ميکنند. بعد نوبت حمام است و گندزدايی و گرفتن ناخنها. زيرپوش و لباس تميز ميپوشند و تحويلشان ميدهند به مسوول آسايشگاه. پزشک عمومی ويزيت ميکند، مشاور ويزيت ميکند و بعد با خانوادهاش تماس ميگيرند. اولويت مرکز، تحويل زن بيخانمان به خانواده است و اگر نشاني، تلفن، هويت و اطلاعاتی نداشت، گزارش مشاوره، مدارک شناسايی و اطلاعات تکميلی را برای قاضی ميفرستند.
کدام زنها بيخانمان ميشوند؟
مرکز نگهداری لويزان، از اوايل سال۱۳۹۰ به صورت ويژه برای نگهداری از زنان بيخانمان تهرانی معرفی شده است. گروه هدف اين مجموعه، زنان متکدي، بيخانمان، در راه مانده و کارتنخواب هستند. اين مرکز زير نظر سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران، ۲۴ساعته فعال است.
در مرکز نگهداری لويزان، ۲۵نفر کار ميکنند و از حدود ۱۰۰نفر نگهداری ميشود. مددجوها مدام تغيير ميکنند. رييس مرکز نگهداری لويزان گفته که ۹۰درصد زنان در اين مرکز معتادند و ميانگين سنی آنها بين ۲۰ تا ۳۵سال است.
به نظر ميرسد دليل اصلی بيخانمانشدن زنان، اعتياد است. ۵۰ تا ۵۵درصد از زنان بيخانمان اعتياد دارند. زنان معتاد که اغلب درگير مسائل ديگری هم هستند، در خانوادهها جايی ندارند. بيشتر آنها طلاق گرفتهاند يا همسران و پدران معتاد و زندانی دارند. بعضی هم از خانه فرار کردهاند. به دليل استفاده از روشهای تزريقي، در بين بيخانمانان بيماريهای پرخطر شايعتر است.
در مراکز نگهداری تلاش ميشود مشکلات مددکاري، بهداشتی-درمانی و روانشناسی افراد آسيبديده بررسی شود، اما از آنجا که آسيب اجتماعی يک فرآيند است، در مدت کوتاه نگهداری زنان در اين مراکز، کار زيادی نميتوان برای آنان کرد. از سوی ديگر، مدت زمان استقرار زنان بيخانمان در اين مراکز،گاه مشکلات ديگری هم برايشان ميآفريند.
مديران مرکز لويزان و مددجويانش ميگويند برای بيش از ۵۰درصد افراد حتی حکم قضايی صادر شده و بايد به سازمان بهزيستی تحويل داده شوند اما بهزيستی آنها را تحويل نگرفته است. به گفته يکی از مسوولان، سازمان بهزيستی مددجويان را انتخاب ميکند، در حالی که دادگاه رای بر تحويل مددجو به بهزيستی داده است. بعضی از افراد ساکن در اين مرکز، ماهها در نوبت بهزيستی ماندهاند. در اين مدت برخی که اعتياد ندارند يا به بيماری خاصی مبتلا نيستند، از گروههای سنی مختلف در کنار هم قرار ميگيرند و زمينه برای آسيبهای بيشتر فراهم ميشود.
پاسخگو؛ همهکس و هيچکس
در ايران، در موضوع آسيبهای اجتماعي، بيش از ۱۰دستگاه مسووليت دارند، با اين حال يکی از چالشهای حوزه اجتماعی در اين کشور اين است که متولی خاصی وجود ندارد و سازمان مشخصی مسوول و پاسخگو نيست.
سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعي، سازمانی جديد در شهرداری تهران است. اين سازمان بر اساس مصوبه شورای شهر تهران تشکيل شد و از ادغام چند نهاد در شهرداری تهران شکل گرفت. رويکرد اين سازمان جلب توجه و مشارکت مردم و تشکلهای مردمی درباره موضوعات اجتماعی است.
شهرداری ميگويد که بر اساس قانون، مسووليت نگهداری افراد آسيبديده را ندارد و بايد دستگاههای مربوط در اين زمينه اقدام کنند اما در عمل نقش اصلی را در رابطه با اين موضوع برعهده گرفته است.
از نظر قانون ايران، کارتنخوابی جرم محسوب نميشود؛ چون دولت بايد بتواند امنيت، بهداشت و فرهنگ افراد جامعه را تامين کند. با اين حال در نيروی انتظامی و قوه قضاييه، افراد کارتنخواب و متکدی در معرض تصميم قاضی قرار ميگيرند و بر اساس آن به مراکز مرتبط تحويل داده ميشوند.
گرمخانه زنانه، برای شبهای بيسرپناهی
سازمان رفاه شهرداری تهران اعلام کرده که در هر شبانهروز به ۱۲۰زن بيسرپرست سرويس ميدهد و به طور متوسط روزانه ۵ تا ۱۰زن در شهر تهران جمعآوری ميشوند.
با وجود اين آمارها، گرمخانه ويژه زنان در شهر تهران وجود ندارد اما مقامات در شهرداری تهران اعلام کردهاند که ميخواهند گرمخانه ويژه بانوان ايجاد کنند.
سرمای تهران امسال کمسابقه بوده است، اما شهرداری تهران ميگويد که امسال هيچ بيخانمانی به دليل سرما از بين نرفته است و اگر مرگی در زمستان امسال برای بيخانمانها اتفاق افتاده، براثر مصرف بيش از حد مواد مخدر بوده است.
رضا جايگيري، معاون سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران اعلام کرده که ظرفيت اسکان بيخانمانها در پايتخت کافی نيست و شهرداری ميخواهد ۴گرمخانه ديگر در تهران بسازد و دستکم ۳مرکز شبانهروزی ديگر هم راهاندازی کند تا افراد براساس شرايطشان، از جمله سالمندي، ابتلا به بيماريهای خاص و معلوليت ذهنی و حرکتي، از هم تفکيک شوند.
هرچند زنان هم جزو گروههايی هستند که به گرمخانه ويژه نياز دارند اما اختصاص يک مکان ويژه برای آنها هميشه با مشکل روبهرو بوده است.
معاون سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری تهران در اينباره ميگويد: «هيچگونه تبعيض جنسيتی در مورد گرمخانه نيست. تنها يافتن مکانی که هم از نظر امنيت و هم ازنظر جانمايی مناسب باشد، کار را سخت کرده است.»
با اين حال، او خبر داده که گرمخانه بانوان به زودی در شهر تهران احداث ميشود.
به گفته او، در حال حاضر ۳نقطه در شهر تهران برای احداث گرمخانه ويژه زنان در نظر گرفته شده اما در همه مناطق شهر برای احداث گرمخانه ويژه زنان مشکل وجود دارد. مردم مناطق مختلف معتقدند چنين مکانی باعث شلوغی و از بين رفتن امنيت و آرامش منطقه ميشود و معضلات اجتماعی جديدی ايجاد ميکند.
خبرنگار اجتماعی يکی از روزنامههای تهران که تجربه رفتن به يکی از اين محلهای نگهداری را دارد، درباره اين موضوع به مردمک ميگويد: «مرکزی که من از آن گزارش تهيه کردم در جنوب تهران قرار داشت و به وسيله ان. جی. اوها راه افتاده بود. مردم چند بار به آن مرکز حمله کرده بودند و زنان ساکن را با سنگ زده بوند. آنها ميخواستند آن محل را خراب کنند چون ميگفتند دوست ندارند خانهشان نزديک محل زندگی چنين افرادی باشد.»
اين خبرنگار اجتماعی که در مواجهه با زنان بيخانمان، خود با خشونت از سمت آنها مواجه شده و زنان بيخانمان او را بين خود نپذيرفتهاند، آنها را معلول شرايط اجتماع ميداند و ميگويد: «آنها بيمار، عصبی و خشمگين هستند و خشونت زندگی و اعتياد، اغلب آنها را دچار توهم و بدبينی شديد هم کرده است.»
او معتقد است يکی از اصليترين مشکلات درباره زنان بيخانمان مسائل فرهنگی است و تا زمانی که جامعه آنها را نپذيرد نميتوان توقع حل اين مشکل را داشت: «معمولا برای بازسازی و بازگشت اين افراد به جامعه اقدام موثری انجام نميشود. آنها اغلب پس از مدتی دوباره به خيابانها برميگردند. درون آنها پر از عقدههای حل نشده و کينه نسبت به اجتماع است. خيليها تنها مدت کوتاهی به اين مکانها پناه ميآورند تا مثلا با کم کردن شدت اعتيادشان، مدت ديگری دوام بياورند. اما اينکه راهحلی اساسی برايشان پيدا شود، به يک رويا شبيه است.»
نهادهای دولتی در ايران، چندان از فعاليتهای خودجوش و اقدامات سازمانهای مردمنهاد در اين زمينه استقبال نميکنند. در کنار کمبود برنامههای بازتوانی مددجويان بيخانمان، مشکل بزرگ ديگر، نبود برنامههای تبليغی و آموزشی برای مردم عادی است تا از طريق آنها، شيوه برخورد با بيخانمانها يا اعضای در معرض خطر خانواده را بياموزند.
در سرمای زمستانهای تهران، شايد زنی از زنان بيخانمان از سرما يخ نزند اما هميشه اين احتمال وجود دارد که سنگ بيمهری يکی از اهالی شهر، بر پيشانياش بنشيند.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر