|
انسانهای آگاه
ایران در محاصره ارتش هاست و شرایط حاکم ، موقعیت و مناسبات جنگی است !
آغاز
هزاره سوم ، با طراحی اندیشمندان ماکیاولیسم قدرت ، جنگ های جدیدی برنامه
ریزی و تدارک دیده شده اند که جامعه بشری را به پرتگاه بربریت کشانده است . بربریتی متمدنانه !
در اقصی نقاط جهان و در ایران انبوه پابرهنگان و گرسنگان ، کارگران و زحمتکشان ، روشنفکران آگاه و انساندوست و... بر علیه این مناسبات غیرانسانی به پا خواسته اندو خواهان تغئیر آن و حق تعئین سرنوشت به دست خود، هستند. حقوقی که آشکارا در سراسر جهان ،نادیده گرفته میشود.
در بسیاری از سرزمین ها، آگاهی جرم است و نظامیان ،اعتراضات آگاهانه را بر خواسته از دخالت بیگانگان میشمارند و فعالان آنرا... ،تروریسم میخوانند و پاسخ نیازهای حیاتی جامعه" آب و نان و...آزادی آگاهی" را با گلوله و زندان و شکنجه و گروگانگیری و.... می دهند .
قدرتمندان
جهانی در ضعف و زبونی درونی اینگونه جوامع ،به اشکال مختلف در آن اعمال
قدرت میکنند و آنجا که منافعشان به خطر میافتد با هر وسیله و طرفندی هستی
جامعه را تهدید جدی میکنند و در نهایت برنامه جنگی خود را پیش میبرند. خانه و کارخانه و مدرسه و ... و تمامی ساختارهای زیربنائی زندگی اجتماعی شان و...را
به زیر آتش میگیرند و ویران میکنند وآنچه که در زیر زمین باقی مانده است
را اشغال و تصاحب میکنند و در بازارهای جهانی بفروش میرسانند! کار و انسان به بردگی و بیگاری و.... و حقارت کشیده میشوند.
اینک
نعش کشته شدگان جنگها ، اعدامیان و گرسنه گان در آفتاب می گندند و گندم
های مسعودیان در آفتاب میدرخشند و در کارخانجات جدید به سوخت ماشینهای جنگی
تبدیل میشوند.
شرایط
و موقعییت جنگی فرصتی است که نظام حاکم در ایران با همدستی همپالگی هایش
در اقصی نقاط جهان به استقبال آن میرود و با استفاده از تبلیغات گسترده و
پابه پای سایر کارگزاران رسانه های وابسته جوامع امپریالیستی ،از اثرات
اجتناب ناپذیر آن بهره میگیرد و جنبش های طبقاتی و اجتماعی جاری را با توسل
به اثرات آن به انفعال و عقب نشینی وادار مینماید . نگاه کنیم به جنبش عمومی سال 88 و همزمان با آن اوج تبلیغات جنگی در ایران و جهان .
کمترین
اثر این تبلیغات ، ایجاد اغتشاش و ترس و وحشت در گستره روشنفکران طبقات و
قشر وسیع نوکیسه گان وخرده پاهای فربه شده است و انعکاس واکنش آنان در
جامعه ،موج دومی است که موج اول تبلیغات جنگی جهانی را تکمیل می کند و در
ذهنیت عامه مردم و خاطره زخمی آنان از امکان تکرار سالهای مصیبت بار جنگ
ایران و عراق ونمونه های دهشتناک فجایع روزمره و جاری در فلسطین اشغالی و
نسل کشی آشکار فلسطینیان ،کشتار های وحشیانه در عراق و افغانستان ، در لیبی
و ،...، تاثیر عمیق میگذارد و آنان را وادار به تحمل وتعمق و بازنگری موقعئیت وشرایط شان مینماید. تعمقی که به سکوتشان میکشاند.
این
تعمق و سکوت ناشی از آن در مناسبات طبقات ،هیچگاه به مفهوم پذیرش اتوریته
طبقاتی نظام ،هیچگاه به مفهوم اعلام تسلیم و سازش و پذیرش هژمونی آنان
نبوده و نخواهد بود. مادامیکه ظلم هست، مبارزه در نفی آن خواهد ماند!
چرا
که جامعه آگاه ایران ، در راه نجات خود از قهقرائی که اعتماد کورکورانه
،اعتقادو توهم و باور و ناآگاهیشان رغم زده است، در طی یک جنگ فرسایشی و تا
همین لحظه ، با مقاومت تاریخی خود تا مرز تحمل فاجعه نسل کشی دهه 60 از آگاهی و فروپاشی بسیاری از معیارهای فرهنگ انسانی در درون مناسبات فاسدو متعفن بورژوائی و ...و
آگاهانه خود ، خون بهای سنگینی را پرداخته است و با تجارب تاریخی اش
هرگونه اصلاحات تحمیلی و رفرم ضد بشری نئوفاشیسم عصر امپریالیسم رابا سکوت و
نفی هرگونه همکاری با طرفین سود برنده از جنگ را رد میکند و خواهان حق
تعئین سرنوشت خود به دست آگاهی و توان خود است!
بیهوده نیست که صدای انقلاب اجتماعی ایران که صدائی رساتر و... از
صدای انقلابات بهار عربی است ، با وجود دهها سازمان و تشکیلات سیاسی و
نظامی کوچک و بزرگ و بسیاری از نیروهای متزلزل دیگر که آماده خدمت در پیاده
نظام امپریالیستی هستند ، با وجود صدها دجاله سیاسی از رهیران ،رئیس
جمهوران و نخست وزیر ووزیران گرفته تا شاهزادگان و وزرا و ژنرال های هر دو
نظم و با وجود نیروهای چپ و راستی که آماده اشغال پست های حکومتی آینده
هستند ، به گوش نیروهای آزادی بخش جهانی!! نمیرسد. بیهوده نیست که گوش و هوش فرماندهان جهانی جنگی را در آغازیدن به یک جنگ بشردوستانه !!! در ابران تحریک جدی نمی کند. به زمان سپرده اند!
ما
به عنوان جمع کوچکی از پناهندگان سیاسی ایرانی بر این باوریم که ملیت های
آگاه ساکن ایران ، هر گونه جنگ طلبی و دخالت سیاسی و نظامی بیگانگان را که
برخواسته از منافع اقتصادی شان است نفی و نقد میکنند و خواهان برسمیت
شماردن حق تعئین سرنوشت خود بدست آگاهی خود هستند.
بر بستر این باور،علیرغم توانائی اندک مان در روزهای 6 تا 11 ماه فوریه 2012 گردهمائی
های را تدارک دیده ایم که با حضور دخالتگر شما و سایر عناصر و نیروهای
آگاه در آن به دلائل جنگ افروزی ها ، پاسخی در حد آگاهی جمعی خواهیم داد.
1- دوشنبه 6 فوریه :نمایش فیلم کوتاه 20 دقیقه ائی از تحولات اتقلاب بهمن ماه سال 57 و پس از آن تبادل تظر جمعی پیرامون فیلم و مسائل مورد علاقه مشترک.( این برنامه به زیان فارسی است.)
2- سه شنبه 7 فوریه : نمایش فیلم فوق به زبان آلمانی و بحث و تبادل نظر پیرامون آن
3- پنج شنبه 9 فوریه : نمایش فیلم "جنگ جهانی چهارم " به زیان آلمانی و بحث و تبادل نظر پیرامون آن . این فیلم در رابطه با همبستگی جهانی بر علیه جنگ، توسط گروه Ya Basta - جمعی از عناصر آگاه مدافع صلح و حق تعئین سرنوشت مردم درآمریکای لاتین؛چیاپاس/ مکزیکو - به نمایش و به بحث گذاشته میشود.
4- جمعه 10 فوریه با حضور یکی از زندانیان سابق از کشور شیلی ، در مورد زندانیان سیاسی و ... و در چهارچوب آزادی همه زندانیان سیاسی در سراسر جهان ، به بحث و تبادل نظر خواهیم پرداخت.
* کلیه برنامه ها از ساعت 8 شب در محل کانون که در زیراین فراخوان آمده است ،شروع می شود!
5 – شنبه 11 فوریه ( سالگرد انقلاب خونین و سرکوب شده ایران ): در محل زیر
am 11.2.012 um 12Uhr
eine Kundgebung in dem Stubengassenplatz
گرد
هم میائیم تا بااعلام نفی هرگونه جنگ امیریالیستی در ایران و جهان ، حق
تعئین سرنوشت ملل به دست خودو آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی ،...، به سهم توانائی و اگاهی خود، گامی در جهت تغئیر چهره ایران و جهان و صلح آگاهانه بر داریم !
ما
بر این باوریم که در تاریخ تکامل یک ملت بر بستر آگاهی و تدبیر ملی،
موقعئیت هائی فراهم میشود که می تواند از بروز فاجعه سازماندهی شده جنگ
ویرانگر، جلوگیری نمود و با تغئیر جهت دادن آن ، سرنوشت جامعه را از پذیرش
تقدبر و حاکمیت لاشخوران جنگ و جعل و جهل و....، نجات داد.
در هر کجائی که هستیم حضور آگاهانه و دخالتگرانه تک تک ما در نفی جنگ و... و
برقراری صلحی آگاهانه و برابر ، گامی است هم آهنگ با مردمان آگاه در ایران
و آنجا وجهان برای استقرار مناسباتی که در آن انسان با هر رنگ و نژاد و
مذهب و عقیده و جنسیت ، آزاد و آگاه و برابر تلقی خواهد شد.
با به تبادل کشاندن "تغئیرات بنیادی در ایران" و شرکت در ایجاد بنیادهای موثر در پیشبرد آن در مناسبات همگانی جامعه ، سرنگونی نظام فاشیستی حاکم حداقل دستآورد آن خواهد بود.
کانون سیاسی پناهندگان
: آدرس
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر