اکنون میلیتاریسم فاشیسم طبقه حاکم در کشورهای امپریالیستی درچهارچوب استراتزِی "رژیم چنج"برروی سوریه متمرکز شده است وخواستار تغییر د رسوریه با دورنمای حمله به ایران و یا تغییر در ایران میباشد. این استراتژی را اکنون آمریکا ومتحدین آن هرچه بیشتر وبیشتر دنبال میکنند. وبهمین دلیل تمامی رسانه های غربی وامپریالیستی اکنون بر روی سوریه متمرکز شده است تا با یک حجم بالای حمله تبلیغاتی غلو تبلیغاتی خبری مانند لیبی بتوانند نبض خبری را برای داغ کردن افکار عمومی و هدایت آن برای پیشبرد اهداف خود بسیج نمایند. در همین راستا در کنار هجمه خبری گسترش دخالت غرب با همیاری شیوخ عربستان و قطر وبحرین که خود از دیکتاتور فاشیستهای سنتی میباشند خود نشانی از ماهیت باصطلاح "ارتش آزادی "سوریه دارد که با همکاری تمام وکمال ترکیه که در سر آ رزوی قدرت عثمانی بزرگ و نفوذ و قدرت منطقه شدن را دارد واین نیز در چهار چوب سیاستهای غرب و کشورهای عربی برای بزرگ کردن ترکیه به عنوان رقیب قدرت منطقه ای ایران و آلترناتیو "ترکیه ای اسلام"با کمک اخوان المسلمین درجهت کاهش نفوذ رژیم ایران ، وارد این بازی علیه سوریه شده است. ترکیه که بطور سنتی چه در زمان حاکمیت نظامیان و چه امروز عضو ناتو ومتحد امپریالیستها میباشد اکنون در این نقطه با ورود به بازی قدرت در رابطه با سوریه وارد فاز جدیدی از این بازی شده است .
در سیر همین تحولات اکنون روسیه و چین بعد از تجربه خود در رابطه با لیبی وارد این صحنه بطور فعال تر شده اند و اکنون بازی سوریه پیچیده تر برای غرب شده است که با دست بستگی های فراوان روبرو میباشد وبرای همین نیز استراتژی غرب ضعیف کردن خط پوتین در روسیه وایجاد یک سری جریانهای "معترض "به انتخابات در روسیه است که از هم اکنون این را راه انداخته است وانرا بوسایل گوناگون تبلیغاتی ومادی تقویت میکندچرا که با تضعیف این خطپوتین در روسیه در واقع تضعیف مقاومت در مقابل سیطره اندازی غرب ودرراس ان امپریالییسم آمریکا بر منطقه استراتزیک ومهم خاورمیانه میباشد.
بازی چه شکلی در آ ینده پیدا خواهد کرد : مشخصا وضعیت لیبی در سوریه تکرار نخواهد شد وصحنه سوریه با لیبی بسیار متفاوت است .سوریه اکنون دو متحد نیرومند مانند روسیه و چین وهمچنین حمایت رژیم ایران و عراق را داراست که قدرت مانور غرب را بویژه با همسایه بودن سوریه با اسرائیل را میتواند محدود نماید و برای همین در جهت قدرت نظامی "شورشیان "سوری در مرزهای سوریه وترکیه است و اکنون در مدیای ترکیه بخشا نیز زمینه یک دخالت نظامی "بشردوستانه "ارتش ترکیه تقویت میشود ولی این هنوز سیاست مسلط ترکیه نشده است چرا که چنین امری اوضاع خود ترکیه را پیچیده تر خواهد کرد و تجاوزات پان ترکیسم عثمانی را در ذهن عربها زنده خواهد نمود و پرستیژ ظاهری که ترکیه طی چند ساله ا خیر خواسته است به عنوان یک "اترناتیو اسلامی "برای منطقه با حمایت غرب بازی کند را به خطر خواهد انداخت و نباید فراموش کرد که باعث فعال تر شدن جریان پ ک ک و کردها خواهد شد که بیشتر وبیشتر قدرت مانور علیه ارتش سرکوبگر ترکیه در منطقه کردستان را داشته باشند.
آری به خوش خیالان ا یرانی جنگ طلب باید گفت : این حسابی که باز کرده اند که با تضعیف سوریه میدان برای حمله به ایران و "رسیدگی به حساب رژیم ایران " باز خواهد شد یک اشتباه حساب میباشد که در زمان حمله به عراق نیز یک عده از همین مزدوران مینمودند ،چرا که یک سوریه بی ثبات با اسلام گرایان اخوان المسلمین و فناتیکهای القاعده از طرف دیگر مطلوب اسرائیل نیست چرا که از نظر اسرائیل هرچند که سقوط اسد که متحد رژیم ایران است یک امتیا ز خوب میباشد ولی از طرف دیگر یک سوریه بی ثبات که میدان تروریستهای اخوان المسلمین وا لقاعده و بعد هم میدانی برای موشک پرانی ها باشد نیز به احتمال زیاد مطلوب اسرائیل نخواهد بود و چنین سناریوی محمتلی پس از حتی سقوط اسد چیزی است که مانند مصر دست غرب و اسرائیل را در حنا خواهد گذاشت و یک مشگل بر مشگلات انها اضافه خواهد کرد و یک دل مشغولی اضافه تر ! این حسابی است که غرب باز نکرده است همانطور که در عراق به گفته خود کارشناسان غربی با عث تقویت رژیم ایران شد در صورت سقوط اسد هم باعث تضعیف رژیم ایران نخواهند شد بلکه یک مشگل اساسی تری میتوانند پیدا کنند که باید برای جمع وجور کردن ان بیشتر وبیشتر نیروی خود را در انجا بایستی متمرکز کنند .پس خوش خیالی حسابهای ساده خطی امپریالیستها و مزدوران ایرانی آنها که به امید یک حمله به ایران پس از یکسره کردن کار اسد بسر میبرند میتواند سناریوهای بسیاری در برداشته باشد که عاقبت پیچیده این منطقه را حتی با سقوط اسد پیچیده تر نماید همانطور که در لیبی امروز شاهد هستیم که جنگ داخلی بین گروهها وقبیله ها همچنان ادامه دارد .
نتیچه گیری :وضعیت سوریه لیبی نیست و در این صحنه اوضاع بسیار پیچیده تر برای یک پیروزی غرب ونیروهای دست ساختش به عنوان "ارتش ازادی "سوریه میباشد ووجود پشتیبانی روسیه ، چین ، رژیم ایران و عراق وهمچنین وضعیت دست بستگی ترکیه و وجود بی ثباتی در مرزهای سوریه واسرائیل و وجود نیروهای طرفدار القاعده و اخوان المسلمین وضعیت را برای غرب واسرایئل بی ثبات تر وپیچیده تر خواهد کرد و روند تحولات در سوریه بهر شکل که باشد مانند یک کارد دوسر برنده عمل خواهد کرد چرا که ممکن است که رژیم ایران یک متحد خود را از دست بدهد ولی در عین حال یک سوریه بی ثبات برجا میگذارد که درمقابل رژیم اسد تضمینی برای مرزهای امن برای اسرائیل را در برنخواهد داشت وپیچیدگی اوضاع بعد از اسد باز یک میدان برای جنگ داخلی ، بی ثباتی و نا امنی را دامن خواهد زد که باز این بخش نیز دست های امپریالیسم ومتحدینش را خواهد برید مانند عراق، مانند افغانستان ومانند لیبی
بازی چه شکلی در آ ینده پیدا خواهد کرد : مشخصا وضعیت لیبی در سوریه تکرار نخواهد شد وصحنه سوریه با لیبی بسیار متفاوت است .سوریه اکنون دو متحد نیرومند مانند روسیه و چین وهمچنین حمایت رژیم ایران و عراق را داراست که قدرت مانور غرب را بویژه با همسایه بودن سوریه با اسرائیل را میتواند محدود نماید و برای همین در جهت قدرت نظامی "شورشیان "سوری در مرزهای سوریه وترکیه است و اکنون در مدیای ترکیه بخشا نیز زمینه یک دخالت نظامی "بشردوستانه "ارتش ترکیه تقویت میشود ولی این هنوز سیاست مسلط ترکیه نشده است چرا که چنین امری اوضاع خود ترکیه را پیچیده تر خواهد کرد و تجاوزات پان ترکیسم عثمانی را در ذهن عربها زنده خواهد نمود و پرستیژ ظاهری که ترکیه طی چند ساله ا خیر خواسته است به عنوان یک "اترناتیو اسلامی "برای منطقه با حمایت غرب بازی کند را به خطر خواهد انداخت و نباید فراموش کرد که باعث فعال تر شدن جریان پ ک ک و کردها خواهد شد که بیشتر وبیشتر قدرت مانور علیه ارتش سرکوبگر ترکیه در منطقه کردستان را داشته باشند.
آری به خوش خیالان ا یرانی جنگ طلب باید گفت : این حسابی که باز کرده اند که با تضعیف سوریه میدان برای حمله به ایران و "رسیدگی به حساب رژیم ایران " باز خواهد شد یک اشتباه حساب میباشد که در زمان حمله به عراق نیز یک عده از همین مزدوران مینمودند ،چرا که یک سوریه بی ثبات با اسلام گرایان اخوان المسلمین و فناتیکهای القاعده از طرف دیگر مطلوب اسرائیل نیست چرا که از نظر اسرائیل هرچند که سقوط اسد که متحد رژیم ایران است یک امتیا ز خوب میباشد ولی از طرف دیگر یک سوریه بی ثبات که میدان تروریستهای اخوان المسلمین وا لقاعده و بعد هم میدانی برای موشک پرانی ها باشد نیز به احتمال زیاد مطلوب اسرائیل نخواهد بود و چنین سناریوی محمتلی پس از حتی سقوط اسد چیزی است که مانند مصر دست غرب و اسرائیل را در حنا خواهد گذاشت و یک مشگل بر مشگلات انها اضافه خواهد کرد و یک دل مشغولی اضافه تر ! این حسابی است که غرب باز نکرده است همانطور که در عراق به گفته خود کارشناسان غربی با عث تقویت رژیم ایران شد در صورت سقوط اسد هم باعث تضعیف رژیم ایران نخواهند شد بلکه یک مشگل اساسی تری میتوانند پیدا کنند که باید برای جمع وجور کردن ان بیشتر وبیشتر نیروی خود را در انجا بایستی متمرکز کنند .پس خوش خیالی حسابهای ساده خطی امپریالیستها و مزدوران ایرانی آنها که به امید یک حمله به ایران پس از یکسره کردن کار اسد بسر میبرند میتواند سناریوهای بسیاری در برداشته باشد که عاقبت پیچیده این منطقه را حتی با سقوط اسد پیچیده تر نماید همانطور که در لیبی امروز شاهد هستیم که جنگ داخلی بین گروهها وقبیله ها همچنان ادامه دارد .
نتیچه گیری :وضعیت سوریه لیبی نیست و در این صحنه اوضاع بسیار پیچیده تر برای یک پیروزی غرب ونیروهای دست ساختش به عنوان "ارتش ازادی "سوریه میباشد ووجود پشتیبانی روسیه ، چین ، رژیم ایران و عراق وهمچنین وضعیت دست بستگی ترکیه و وجود بی ثباتی در مرزهای سوریه واسرائیل و وجود نیروهای طرفدار القاعده و اخوان المسلمین وضعیت را برای غرب واسرایئل بی ثبات تر وپیچیده تر خواهد کرد و روند تحولات در سوریه بهر شکل که باشد مانند یک کارد دوسر برنده عمل خواهد کرد چرا که ممکن است که رژیم ایران یک متحد خود را از دست بدهد ولی در عین حال یک سوریه بی ثبات برجا میگذارد که درمقابل رژیم اسد تضمینی برای مرزهای امن برای اسرائیل را در برنخواهد داشت وپیچیدگی اوضاع بعد از اسد باز یک میدان برای جنگ داخلی ، بی ثباتی و نا امنی را دامن خواهد زد که باز این بخش نیز دست های امپریالیسم ومتحدینش را خواهد برید مانند عراق، مانند افغانستان ومانند لیبی
ن.هدایت فوریه دوهزار ودوازده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر