جدای از اینکه خط چریکی جداز از توده
ها نتیجه ای تاریخی برای مبارزات مردم زحمتکش بطور واقع به همراه نداشته
است سی سال است که وارثین جریانهای چریکی در ایران تنها به آروق زدنهای
چریکی در فرنگ مشغول میباشند و اگر تنها انتقادی به خاطرات گذشته مقدسین
این حضرات کردی چماق های " انقلابی "خود را بیرون میکشند و حکم ها ی
گوناگون در دا دگاههای " انقلابی "فردی و جمعی خود میدهند و زیر رگبار
بدترین نا رواها وانگ ها حریف را میگیرند که دیگر کسی جرئت نکند به این
"رهروان "چنگ های چریکی بگوید بالا ی چشمت ابروست ! روحیه پرخاشجویی آنها
نشانی از عقده های ناگشوده سی سال سرگردانی از ارثی است که خود را وابسته
به ان میدانند، دارد. ولی سی سال است که یک هسته کوچک چریکی هم در ایران
تشکیل نداده اند ولی نام چریک را با خود حمل میکنند وفقط در جلسات با اهنگ
ها وسرودها در کنار یک شیشه ویسکی و آبجو در خیالات خود حمل سلاح میکنند و
"قهر انقلابی "توده ها را در فرنگ نشان میدهند البته در خواب ! هر بار
تاریخ آنرا در چات رومها و فضای مجازی بطور کلی ورق میزنند و درج می کنند و
تفسیر میکنند ولی یک حرکت برای ایجاد یک هسته چریکی انجام نداده اند .
البته مانند مریم رجوی و بچه شاه مدعی "شبکه های مقاومت "نا مرئی میشوند ولی هیچ اثری از این مبارزات را نمیتوان در جایی دید که مانند گذشته چریکی حد اقل به درون ایران بروند و در انجا هسته های انقلابی خود را تشکیل دهند. نه !همه سالهاست که عبای چریک را بدوش میکشند ولی الینه فرنگ وزندگی فرنگ شده اند و لی حامل نام چریک میشوند که روزی الهام بخش نسلی بودند - من به غلط یا درست بودن این روش در ابتدا کاری ندارم -ولی مدعیان آن حد اقل در فرنگ ننشسته بودند بلکه در جنگل ها در جهت آفتابکاری بودند ولی این حضرات "انقلابی "با حرفش حال میکنند و بعد از خوردن چلوکباب و عرق کشمشی تازه یاد آروغهای چریکی میافتند والبته اگر یک بیچاره ای مثل من هم سخنی و ایرادی به یک شعر چنین چریکهایی بگیرد دیگر هیچی بدترین جهنمی روی زمین است که میتوان او را به انواع و اقسام تهمت ها متهم کرد ولی در مورد خود موضوع بحث نکرد . برای اینکه بفهمید من چه میگویم . در شعری از مرضیه اسکویی یک نکته را تنها بیان کردم . نه مخالف با مبارزه قهرآمیز مردم زحمتکش بوده و نه هستم و توضیح هم همه را داده ام و فقط گفته ام که اگر زحمتکشان به مبارزه قهر آمیز روی میاورند بخاطر این نیست که از "زیبایی "نشاندن گلوله و "پرواز "آن به "قلب سیاه "دشمن لذت میبرند بطوریکه شاعر آنرا "بالاترین زیبایی "ها و به تبع هم باید بالاترین لذت را داشته باشد میداند بلکه از سر اضطرار است وگرنه طبقه کارگر و زحمتکش دچار سادیسم نیست که از کشتن دیگران ونشاندن گلوله به "قلب سیاه "آنها لذت ببرد و پرواز گلوله را "زیبا "بداند ولی این حضرات با آروقهای انقلابی انواع اقسام تهمت ها را به اینجانب زدند ولی توضیح ندادند که اگر حرف من اشتباه است چرا اشتباه است و کجا اشتباه است ؟آنها بجای توضیح ترجیح داده اند که با آروغهای "انقلابی "اولا چماقهای "انقلابی "خود را بالا ببرند وبعد هم مدعی "مبارزات "و"سازماندهی های "ذهنی خود بشوند . بد نیست که برای آشنایی با چماقداران "انقلابی "و چریکهای فرنگ نشین ووارثین چریکهای فدایی راستین این "انقلابیون "ذهنی را هم در فرنگ بشناسیم تا بفهمیم که گوشه ای از مشگلات ما در کجا قرا ر دارد
البته مانند مریم رجوی و بچه شاه مدعی "شبکه های مقاومت "نا مرئی میشوند ولی هیچ اثری از این مبارزات را نمیتوان در جایی دید که مانند گذشته چریکی حد اقل به درون ایران بروند و در انجا هسته های انقلابی خود را تشکیل دهند. نه !همه سالهاست که عبای چریک را بدوش میکشند ولی الینه فرنگ وزندگی فرنگ شده اند و لی حامل نام چریک میشوند که روزی الهام بخش نسلی بودند - من به غلط یا درست بودن این روش در ابتدا کاری ندارم -ولی مدعیان آن حد اقل در فرنگ ننشسته بودند بلکه در جنگل ها در جهت آفتابکاری بودند ولی این حضرات "انقلابی "با حرفش حال میکنند و بعد از خوردن چلوکباب و عرق کشمشی تازه یاد آروغهای چریکی میافتند والبته اگر یک بیچاره ای مثل من هم سخنی و ایرادی به یک شعر چنین چریکهایی بگیرد دیگر هیچی بدترین جهنمی روی زمین است که میتوان او را به انواع و اقسام تهمت ها متهم کرد ولی در مورد خود موضوع بحث نکرد . برای اینکه بفهمید من چه میگویم . در شعری از مرضیه اسکویی یک نکته را تنها بیان کردم . نه مخالف با مبارزه قهرآمیز مردم زحمتکش بوده و نه هستم و توضیح هم همه را داده ام و فقط گفته ام که اگر زحمتکشان به مبارزه قهر آمیز روی میاورند بخاطر این نیست که از "زیبایی "نشاندن گلوله و "پرواز "آن به "قلب سیاه "دشمن لذت میبرند بطوریکه شاعر آنرا "بالاترین زیبایی "ها و به تبع هم باید بالاترین لذت را داشته باشد میداند بلکه از سر اضطرار است وگرنه طبقه کارگر و زحمتکش دچار سادیسم نیست که از کشتن دیگران ونشاندن گلوله به "قلب سیاه "آنها لذت ببرد و پرواز گلوله را "زیبا "بداند ولی این حضرات با آروقهای انقلابی انواع اقسام تهمت ها را به اینجانب زدند ولی توضیح ندادند که اگر حرف من اشتباه است چرا اشتباه است و کجا اشتباه است ؟آنها بجای توضیح ترجیح داده اند که با آروغهای "انقلابی "اولا چماقهای "انقلابی "خود را بالا ببرند وبعد هم مدعی "مبارزات "و"سازماندهی های "ذهنی خود بشوند . بد نیست که برای آشنایی با چماقداران "انقلابی "و چریکهای فرنگ نشین ووارثین چریکهای فدایی راستین این "انقلابیون "ذهنی را هم در فرنگ بشناسیم تا بفهمیم که گوشه ای از مشگلات ما در کجا قرا ر دارد
در زیر لینک
.
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=194520123982337&set=a.103487073085643.3438.100002730520449&type=1&theater¬if_t=photo_reply
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر