در حالیکه این روزها محافل مختلف اروپایی و بین المللی وهمچنین بعضی از جامعه "اپوزیسیون " ایرانی به مساله "نجات " و"خطر"ی که جان افراد مستقر در "اشرف"در عراق را تهدید میکند به خود جلب کرده است همه راه حل ها از رژیم مالکی خواسته میشود که مجاهدین و بعضا ایرانیان و یا محافل لابی حامی مجاهدین در کشورهای غربی این رژیم را "دست نشانده " رژیم ایران میداند. در چنین شرایطی ضرب العجل باید خروج این ها از عراق باشد نه ماندن آنها در عراق و به نظر میرسد که این افراد و محافل در واقع بدروغ "نگرانی "ابراز میدارند وگرنه طی هشت ساله گذشته هم رهبری مجاهدین و هم این افراد اینگونه فعالانه تلاش مینمودند که این افراد را از عراق خارج نمایند ولی سالها این حضرات یا در جهت ماندن این افراد در عراق "تحت نفوذ رژیم "اصرار داشته اند وهیچ تلاشی نداشته اند که این افراد را خارج کنند . به نظر این بار هم نمیرسد که علی رغم هشدارهای جدی که باصطلاح میدهند به این امر واقعا جدی نگاه کنند چرا که اگر میخواستند جدی عمل کنند بر سر راه سازمان ملل و مامور وِیژه او سنگ انداز ی های متفاوت نمی نمودند وبه به فراخوانهای او که هم به طرف عراقی و هم به سران مجاهدین خلق و هم به سران کشورهای اروپایی برای پذیرش این افراد بوده است واکنشی سریع نشان میدادند و آنها را میتوانستند در یک محلی در یک کشور سوم بطور موقت -مثلا اردن - اسکان داده وکشورهای اروپایی نیز سد نکرده وبه خواسته آنها رسیدگی کنند.
ولی برعکس هم رهبری مجاهدین و هم لابی های ایرانی و خارجی آنها و هم "دلسوزان حقوق بشری " ایرانی آنها بجای اینکه از سازمان ملل و همچنین امریکا و متحدینش بخواهند که هرچه سریعتر این افراد را به یک مکان امن برده و سپس به پناهندگی آنها رسیدگی کنند برعکس انها باز از "رژیم مالکی تحت نفوذ و وابسته "عراق خواسته دارند چرا که این بهترین وجه برای سیاستهای رهبری مجاهدین و در جهت خطوط سیاسی آنها یعنی سیاست تاقاری وهمچنین استراتزی جنگی است که در ذهن خود یک درگیری نزدیک نظامی را در زمان نزدیک جدی میبینند و بدین شکل خواستار تمدید ضرب العجل برای خریدن زمان میباشند و هم در جهت سیاست کشورهای اروپایی است که باز این مشگل را بتوانند بر حسب همان سیاست مجاهدین به عقب بیاندازند و از مسئولیت خود فرار کرده و خواستار پرداخت هزینه قیافه گرفتن های حقوق بشری برای پذیرش این افراد نباشند . مثلا روزنامه تاگس اشپیگل آلمان در همین رابطه یعنی فراخوان نماینده سازمان ملل مارتین کوبلر مینویسد :
دولتها بایستی که به چنین ساکینن اشرف امکان سفر به کشورشان را پیشنهاد بدهند ، که میخواهند به یک کشور دیگر مهاجرت کنند. اتحادیه اروپا در سال دوهزار ونه مجاهدین خلق را از لیست تروریستی خود خارج نمود. فراخوانهای نماینده سازمان ملل که سالها دفتر وزیر امورخارجه آلمان فیشر را هدایت میکرده است در حال حاضر به سوی کشورش آلمان میباشد . اما این دیپلمات بخوبی از زمان ریاستش در طبقه روسا بخوبی میداند که وزیر کشور آلمان خود در مقابل چنین پیشنهاداتی با تمامی انرژی میایستد..
http://naderhedaiat.blogspot.com/2011/12/blog-post_13.html
آری این ایستادگی برای فرار از مسئولیت ادعایی حقوق بشری در واقع برای دیگر کشورهای اروپایی نیز صدق میکند . نویسنده این نوشتار بارها در گذشته نیز به این مساله اشاره داشته است که سران مجاهدین وهمچنین حامی لابی انها در ا روپا و آمریکا و کشورهای اروپایی به همان اندازه دروغگو هستند که خا منه ای و مالکی میباشند چرا که آنها نیز به این انسانها به چشم ابزار سیاسی نگاه کرده و میکنند. سران کشورهای اروپایی در حالیکه سران این گروه را در پاریس محافظت میکنند از پذیرش افراد عادی واعضای عادی آنها سرباز میزنند واین باز یک دروغگویی بیش نیست . بهرروی کلید این معما در دست رهبری مجاهدین و کشورهای اروپایی میباشد چرا که بقول خودشان رژیم عراق "مامور است "ومعذور پس خود مدعیان حقوق بشر باید دست بکار شده وهرچه سریعتر به فراخوان نماینده سازمان ملل آقای مارتین کوبلر پاسخگو باشند و این افراد را یا هرچه سریعتر به یک مکان امن برده و سپس به پناهندگی آنها رسیدگی کنند ویا هرچه سریعتر به انها پذیرش پناهندگی بدهند هرچند برای این کار این کشورها وهمچنین سران مجاهدین ولابی های آنها وقت داشته اند ولی سیاست آنها بر اساس استراتزِی "جرقه جنگ "کوک شده بوده است و هست وبر همین اساس نیز خواستار ماندن درعراق تحت "نفوذ رژیم "بوده اند وبرای این کار نیز میلیونها دلار هزینه کرده اند و این که زمان کم است هم بیشتر به یک بهانه میماند وگرنه همانطور که گفته شد هشت سال زمان وجود داشته است و همچنین چگونه است که برای چنگ های امپریالیستی و تجاوزکارانه سریعا میتوانند کمپ های نظامی خود را در کشورهای مورد تجاوز از جمله همین عراق سریعا برپا کنند وصدها هزار نفر را سریعا وارد یک کشور اشغال شده نمایند ولی چنین قدرتی ندارند که برای سه هزار وپانصد نفر یک کمپ موقت در یک کشوری ما نند اردن بر پا کنند این با توجه به مساله نزدیکی اردن از نظر لجیستیکی ممکن است ویا در نقطه دیگر دنیا یا در مثلا همان گوانتاما ! چگونه امکان برپا کردن سریع یک گوانتاما هست ولی امکان برپایی سریع یک کمپ برای سه هزار و پا نصد انسان "غیر نظامی " که دیگر "خشونت را کنار "گذاشته اند و "صلح دوست "و "دمکراسی دوست "میباشند وجود ندارد؟ این یک دروغگویی محض است که درواقع سیاست دیگری را دنبال میکند
ولی برعکس هم رهبری مجاهدین و هم لابی های ایرانی و خارجی آنها و هم "دلسوزان حقوق بشری " ایرانی آنها بجای اینکه از سازمان ملل و همچنین امریکا و متحدینش بخواهند که هرچه سریعتر این افراد را به یک مکان امن برده و سپس به پناهندگی آنها رسیدگی کنند برعکس انها باز از "رژیم مالکی تحت نفوذ و وابسته "عراق خواسته دارند چرا که این بهترین وجه برای سیاستهای رهبری مجاهدین و در جهت خطوط سیاسی آنها یعنی سیاست تاقاری وهمچنین استراتزی جنگی است که در ذهن خود یک درگیری نزدیک نظامی را در زمان نزدیک جدی میبینند و بدین شکل خواستار تمدید ضرب العجل برای خریدن زمان میباشند و هم در جهت سیاست کشورهای اروپایی است که باز این مشگل را بتوانند بر حسب همان سیاست مجاهدین به عقب بیاندازند و از مسئولیت خود فرار کرده و خواستار پرداخت هزینه قیافه گرفتن های حقوق بشری برای پذیرش این افراد نباشند . مثلا روزنامه تاگس اشپیگل آلمان در همین رابطه یعنی فراخوان نماینده سازمان ملل مارتین کوبلر مینویسد :
دولتها بایستی که به چنین ساکینن اشرف امکان سفر به کشورشان را پیشنهاد بدهند ، که میخواهند به یک کشور دیگر مهاجرت کنند. اتحادیه اروپا در سال دوهزار ونه مجاهدین خلق را از لیست تروریستی خود خارج نمود. فراخوانهای نماینده سازمان ملل که سالها دفتر وزیر امورخارجه آلمان فیشر را هدایت میکرده است در حال حاضر به سوی کشورش آلمان میباشد . اما این دیپلمات بخوبی از زمان ریاستش در طبقه روسا بخوبی میداند که وزیر کشور آلمان خود در مقابل چنین پیشنهاداتی با تمامی انرژی میایستد..
http://naderhedaiat.blogspot.com/2011/12/blog-post_13.html
آری این ایستادگی برای فرار از مسئولیت ادعایی حقوق بشری در واقع برای دیگر کشورهای اروپایی نیز صدق میکند . نویسنده این نوشتار بارها در گذشته نیز به این مساله اشاره داشته است که سران مجاهدین وهمچنین حامی لابی انها در ا روپا و آمریکا و کشورهای اروپایی به همان اندازه دروغگو هستند که خا منه ای و مالکی میباشند چرا که آنها نیز به این انسانها به چشم ابزار سیاسی نگاه کرده و میکنند. سران کشورهای اروپایی در حالیکه سران این گروه را در پاریس محافظت میکنند از پذیرش افراد عادی واعضای عادی آنها سرباز میزنند واین باز یک دروغگویی بیش نیست . بهرروی کلید این معما در دست رهبری مجاهدین و کشورهای اروپایی میباشد چرا که بقول خودشان رژیم عراق "مامور است "ومعذور پس خود مدعیان حقوق بشر باید دست بکار شده وهرچه سریعتر به فراخوان نماینده سازمان ملل آقای مارتین کوبلر پاسخگو باشند و این افراد را یا هرچه سریعتر به یک مکان امن برده و سپس به پناهندگی آنها رسیدگی کنند ویا هرچه سریعتر به انها پذیرش پناهندگی بدهند هرچند برای این کار این کشورها وهمچنین سران مجاهدین ولابی های آنها وقت داشته اند ولی سیاست آنها بر اساس استراتزِی "جرقه جنگ "کوک شده بوده است و هست وبر همین اساس نیز خواستار ماندن درعراق تحت "نفوذ رژیم "بوده اند وبرای این کار نیز میلیونها دلار هزینه کرده اند و این که زمان کم است هم بیشتر به یک بهانه میماند وگرنه همانطور که گفته شد هشت سال زمان وجود داشته است و همچنین چگونه است که برای چنگ های امپریالیستی و تجاوزکارانه سریعا میتوانند کمپ های نظامی خود را در کشورهای مورد تجاوز از جمله همین عراق سریعا برپا کنند وصدها هزار نفر را سریعا وارد یک کشور اشغال شده نمایند ولی چنین قدرتی ندارند که برای سه هزار وپانصد نفر یک کمپ موقت در یک کشوری ما نند اردن بر پا کنند این با توجه به مساله نزدیکی اردن از نظر لجیستیکی ممکن است ویا در نقطه دیگر دنیا یا در مثلا همان گوانتاما ! چگونه امکان برپا کردن سریع یک گوانتاما هست ولی امکان برپایی سریع یک کمپ برای سه هزار و پا نصد انسان "غیر نظامی " که دیگر "خشونت را کنار "گذاشته اند و "صلح دوست "و "دمکراسی دوست "میباشند وجود ندارد؟ این یک دروغگویی محض است که درواقع سیاست دیگری را دنبال میکند

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر