بن بست عراق ؟دورنمای آینده برای عراق

جنگ بر سرقدرت در عراق : این مشخص بود که بعد از خروج امریکاییان این گروههای سیاسی متفاوت که هرکدام هم از دیگر بدتر میباشند برسر قدرت با یکدیگر وارد فاز جدید ی میشوند ولی کسی که در این میان خیلی از این درگیریها وبمب گذاری ها خوشش میاید وحال میکند سازمان مجاهدین است که فکر میکند که با این توصیفات شاید وضعیتش در عراق فرق کند و سالها نیز با گروه علاوی وبعثی های قدیمی به همکار ی پرداخته ومیکند که شاید سرصدقه قدرت گیری انها بتواند ویا میتوانست که در عراق بماند . ولی اوضاع ناجور عراق میتواند برای مجاهدین نیز اگر اوج بگیرد مثل چاقوی دوسره عمل کند و امریکایی هم که نیست که از آنها دفاع وحفاظت کند و قربانی چیزی بشوند که خود اتش بیارش بوده اند و در هرج ومرج پیش امده نیز مورد تهاجم قرار بگیرند. بهر روی وضعیت عراق هرروز غامض تر میشود از رژیم مالکی که نه به اوضاع اقتصادی مردم رسیده است و نه بهبودی در وضعیت مشیتی و بهداشتی و سلامتی ونه حتی دست رسی به آب و اولین حقوق شهروندی ونیاز های اولیه مردم موفقیتی داشته ا ست . گفته میشود که دومین کشور در بدرفتاری با خبرنگاران به قتل رسیدن آ نها میباشد و مالکی که هم سه پست را در هم دارد هم نخست وزیر است و هم وزیر کشور و هم پست نفت را دارد و هم وزیر کشور ویک ارتش پنجهزار نفری باریگادی که مستقیما بدست امریکاییها اموزش ویژه دیده است . از قتل وغارت وسرکوب هر زبان درازی بوسیله این آرتش آموز ش دیده بوسیله واحد های ویژه آمریکا که مستقیما زیر دست خود مالکی است و گفته میشود این ارتش ویژه است که با واحدهای خود علیه هر مخالف سیاسی عمل میکند.



این یک سر قضیه است . سر قضیه دیگر تروریستهایی مانند علاوی عامل سیا و معاون رئیس جمهور عراق ا ست که اکنون فراری است ودر شمال در ایالت کردستان بایستی که جا گیر شده باشد ودولت ایالتی کردستان هم گفته ست که "فقط درمقابل ابلاغ قضایی ایالت کردستان عکس العلمل نشان میدهد "وعملا دست مالکی را دربی قدرتی رو کرده است . بعد میاید دخالتهای خارجی از آمریکا که هیئت حاکمه اش یک بازی دوگانه دارد بخشی از مالکی حمایت میکنند وبخشی نیز به حمایت از علاوی ها وبعثی های سابق همراه با عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی و سنی میپردازند و رژیم ایران که نیز البته با مقتدا صدر ودیگر شیعیان از جمله همین مالکی جای پای نفوذ خود را دارد و بی جهت نیست که رسانه های غربی رژیم ایران "پیروز "عراق میدانند و مجاهدین هم روی همین مانور میدهند که در واقع "پیروز "میدان عراق رژیم ایران است وباید "جلوی نفوذ"آنرا گرفت و چطوری ؟  البته قبلها که هنوز جای امیدی برا ی ماندنشان در عراق بود میگفتند با "حمایت از  اشرف "به عنوان "کانونی " که "جهان ایستاده است چون اشرف ایستاده است "  و پس معلوم میشود که چرا امریکایی ها در واقع خروج کردند چون دیگر اشرف هم زیر آبش زده شده است وبرای همین آمریکایی ها که از نظر مجاهدین "جامعه جهانی "را تشکیل میدهند دیگر نایستاده است  ودر عمل هم برعکس بود ه است یعنی :تازمانی که صدام بود "اشرف ایستاده بود "و تازمانی ارتش آمریکا حفاظت انها را بعهده داشت "اشرف ایستاده بود "ولی حالا که خود عمو سام هم گفت باید جمعت کنند وبروند وبرای رجوی با تمامی هارت وپروتهای قبلی اش جز خضوع درمقابل ارباب جیدد چیزی باقی برای تصمیم گیری نماند! ولی روندی که در عراق  وجود دارد این است که دولت مالکی انقدر مقتدر نیست که بتواند عراقی واحد را زیر مهیمز دیکتاتوری خود بکشد و دیگر بازیگران مانند علاوی و بعثی ها نیز قادر به حکومت نمیباشند و حکومت کرد هم که بیشتر به فکر جدایی  است و از نظر نظامی وحمایتی هم حمایت آمریکا و اسرائیل را در پشت خود دارد و نقشه بالکانیزه کردن عراق که خود نمونه ای برای بالکانیزه کردن ایران خواهد شد نیز از طرحهای دیگر روی میز واشنگتن است که با روندی که در عراق وجود دارد همین نیز ممکن خواهد شد که البته در این میان رژیم های منطقه بطور موضعی نیز با آن میتوانند توافق کنند ، سه کشور مستقل ویا ایالتی که هرکدام خرخود را میراند و روند رو به تجزیه کامل ویا ایالات مستقل خواهد بود وگرنه یک عراق "متحد" با پروسه ای که در پیش است احتمالش در عراق کنونی وصف بندی نیروها بسیار کم است مگر اینکه عمو سام و بخش هیئت حاکمه بر ان با ورود دوباره نیروهای آمریکایی بر اساس یک "ضرورت " منافع خود را در حفظ عراق "واحد "ببینند وودخالت کند و البته عمو سام نیز ته دلش قند آب میشود که بتواند ثابت کند عراقیها در جایگاهی نیستند که بر خود حکومت کنند و نیاز به ارتش آمریکا دوباره باشد که در کشورهای همسایه برای مقابله با نفوذ رژیم ایران یا به بهانه آن مستقر شده است،  وگرنه هیچکدام از این نیروها امکان چنین ا مری برای حفظ عراق"واحد " را ندارند و یک توافق بین گروههای متخاصم  هم با توجه به بحرانها وشدت آنها حتی اگر موقتی به توافق برسند که این گونه به نظر نمیرسد - شکننده است ..البته ورود دوباره نیروهای آمریکایی این بار شکل دیگری خواهد داشت و درگیری های نظامی با این نیروی متجاوز در عراق شکل دیگری میگیرد که این بار هزینه اش برای آمریکاییها بیشتر وبالاتر خواهد بود که احتمال این هم بدون یک بهانه اساسی شاید امکا ن پذیر نباشد هرچند در فکر آمریکاییها باشد . البته مالکی بسیار کوشید که حد اقل نیروی آمریکایی را در عراق نگه دارد ولی با مقاومت داخلی ودرونی موتلفین خود از جمله مقتدی صدر روبرو شد . و کودتا ؟ هم ممکن نیست چرا که ارتش عراق درهم شکسته است و آ نقدر سلاح و گروهای مسلح وجود دارد که چنین امری را در عراق امروز ممکن نمیسازد. پس میماند احتمال روی میز :بالکانیزه کردن عراق ویا فدرالیسم و ایالتی کردن در عراق که این هم در واقع یعنی قویتر شدن نفوذ رژیم ایران در عراق و کاهش یافتن یک عراق قوی احتمالی در ا ینده که هم برای اسرائیل سود دارد و هم برای رژیم ایران و هم برای رژیمهای منطقه مانند عربستان سعودی چرا که ا نها هم در بخش سنی وبعثی به نفوذ خود ادامه میدهند و آمریکا؟ هم تنها شاید سر شرکتهای نفتی کلاه نرفته باشد و همچنان با تضمین لوله های نفتی که بر سر ان هم بین این ایالتهای تقسیم شده درواقع جنگ درگیر خواهد شد و روند تولید آن متوقف ویا کاهش خواهد یافت نیز زیر علامت سوال است ؟
بن بست سیاسی ونظامی آمریکا در عراق درواقع پایان یک جنگ ماجراجویانه  امپریالیستی بوده است که خود از هیالویی که ساختند را نمتیوانند زیر کنترل قرار دهند واکنون سعی میکنند که در افغانستان با طالبان کنار بیایند ویا حد اقل با بخشی از ان و از طرف دیگر خود را مهیای یک درگیری بزرگتر و ماجراجویی بزرگتری برای منطقه یعنی درگیری نظامی ا حتمالی با رژیم ایران بنمایند . البته در این ما جراها تنها مردم منطقه و جهان بایستی که تمامی رنج انرا بویژه مردم منطقه بر شانه های خود بکشانند با میلیونها کشته وزخمی و هولوکاست محیط زیستی وبرنده ش هم کنسرنهای تسلیحاتی جنگی و نفتی و رونق گرفتن صنتعت تسلیحاتی وجوابی به بحرانهای عظیمی است که سرمایه داری جهانی در ان گرفتار است  از جیب زحمتکشان کشورهای غربی و از جیب مردم منطقه از جمله ایران .